بوی محرم همه فضای کشورمون را پر کرده، کوچه ها و خیابونا همه سیاهپوش شده اند. دسته های عزاداری را می بینیم که با وجود سردی هوا، گرمی عشق حسین اونا را به خیابونا و هیأتها می کشونه . همه اینا جزو سنت های حسنه ایه که از قدیم تو وجودمون ریشه دوانده و همه مون با اون انس عجیبی گرفتیم. اما آیا اینها به تنهایی کفایت می کنه ؟
اگه دخترخانم یا پسر بچه ای چند سال تو کلاس پنجم مونده باشه آیا ماها بهش می گیم بارک الله دخترخانم، آفرین آقا پسر که مدرسه میری و درس می خونی؟
آیا ماها تونستیم هر سال محرم و صفر که میاد یه کلاس به کلاس انسانیتمون اضافه کنیم؟ یانه هرسال تو همون کلاس قبلی شرکت می کنیم و در جا می زنیم؟
محرم و صفر تو کلاس درس امام حسین علیه السلام و اصحابشون شرکت می کنیم، ولی تا چه حد تونستیم از اونا درس بگیریم؟ ازشجاعتشون، حماسه شون، فداکاری وایثارشون، اهمیت به واجباتی مثل نماز، امر به معروف و نهی از منکر و ... تا چه حد از اونا برا بالا رفتن خودمون کمک خواستیم؟
منشی دندانپزشکی را در نظر بگیرید که تو دندونش اول یه لکه سیاه می افته ،کم کم سیاهیش بیشتر می شه ولی درمونش نمی کنه،دندونش عصب کشی لازم داره فکری به حالش نمی کنه تا اونجا که عفونت همه دهانش رامی گیره.
هر انسان عاقلی نگاه کنه اونو سرزنش می کنه که با وجود اینکه تو مطب دندانپزشک بوده یه نسخه نرفته خودش را درمون کنه. روزقیامت که میشه اگه ما عاشقای حسین هم روسیاه باشیم و پرونده اعمالمون خراب باشه ، اولیای خدا بهمون می گند تو که این همه سال زیر خیمه امام حسین سینه زدی و حسین حسین گفتی چرا یه نسخه نرفتی دردهاتو به امام حسین بگی تا درمونت کنند؟
تو روایات داریم امام حسین سفینه نجاتند و کشتی امام حسین سریعترین کشتی هاست، ازطرفی هم آقامون اونقدر رئوفند که حتی روز عاشورا تموم تلاششون را کردند شاید یه نفر از لشکر دشمن برگرده و اهل نجات بشه .
رفقا بیاییم هم از آقامون مدد بخوایم که دستمونو بگیرند خودمون هم بخواهیم و تصمیم بگیریم که آدم بشیم چرا که از قدیم الایام گفته اند: خواستن توانستن است .
|