یامقلب القلوب والابصار،یامدبراللیل والنهار،یامحول الحول والاحوال،حول حالناالی احسن الحال.
کم کم سر و کله بهار هم پیدا شده. شکوفه زدن درختها و هوای مطبوع بهاری خبر از یک تحول می دهند.
همه در تدارک نو کردن زندگیشونند،بازار شیرینی و آجیل داغه .
ازخوبیهای بهار اینه که با این تغییراتش زندگی را ازحالت تکراری در میاره و به زندگی شور و نشاط تازه ای می بخشه و همچنین از قشنگیهای بهار اینه که بهمون فرصتی میده که یه سری به اقوام و دوست هایی که تو شلوغی زندگی کمتر فرصت دیدنشون را داریم بزنیم و دیداری تازه کنیم و همچنین فرصتیه برا دست کشیدن به سر و روی خونه های غبارگرفته مون.
راستی نو شدن و تحول تو زندگی چقدر دلپذیره که همه در طول سال یه بار تجربه اش می کنند،اما بعضیها این نوشدن و تحول هر روز تو زندگیشون تکرار می شه و سراسر زندگیشون پر از شور و نشاطه. چون بهار یاد خدا همیشه تو خزان جسم و جانشون می دمه و اونارو همیشه با نشاط نگه می داره.
می گویند اصل شادی باید از درون آدم بجوشه، چون اگه درون به آرامش نرسه چیزهای بیرونی چندان اثری نداره.
چرا بعضیها با وجود داشتن همه امکانات زندگی مضطرب و نگرانند ولی بعضیها تو سخت ترین شرایط هم دریای وجودشون آرومه .
علامه جعفری می گفتند: آخرای عمر یکی از اولیای خدا، باهاشون تماس گرفتم گفتم حالتون چطوره؟ گفتند اگه مزاج را می گی تموم شده اما اگه جان و روحم را می گی درونم رو خنده ای گرفته که به هیچ وجه قطع نمی شه.
آن یکی درکنج زندان مست و شاد وان دگر در باغ، ترش و بی مراد
راه لذت از درون دان نه از برون احمقی دان جستن از قصر و حصون
رمز دلمردگی گروه اول اینه که تکیه شون به چیزهاییه که متزلزلند،با بودنشون شادند و با رفتنشون غمناک.حتی تو داشتنشون هم هراس از دست دادنش را دارند. اماگروه دوم دل به محبوبی بستند که علاوه بر اینکه همه کمالات ممکن را داره،تغییرپذیر هم نیست.
چقدر خوبه ما هم یاد او را به جسم و جانمون بزنیم تا به بهاری برسیم که خزانی به دنبال نداشته باشه.بیایید تولحظه تحویل سال از گرداننده شب و روز این تحول را طلب کنیم.
گر میان مشک تن را جا بود وقت مردن گند آن پیدا شود
مشک را بر تن مزن بر جان بمال مشک چه بود نام پاک ذوالجلال
|