سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  حدیث عشق
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
کل بازدیدهای وبلاگ
84432
بازدیدهای امروز وبلاگ
5
بازدیدهای دیروز وبلاگ
8
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
حدیث عشق
لوگوی وبلاگ
حدیث عشق
بایگانی
هدیه
ماه ضیافت
امام زمان (عج)
عیدغدیر
اوقات شرعی
لینک دوستان

فصل انتظار
سرای اندیشه
آقاشیر
شلمچه
قصه بچه بسیجی
.:: رمز موفقیت ::.
پاک دیده
عاشقانه
ماه و مهر
Ask quran
چهارم شخص مجهول
آغاز راه
مذهب
صمیمی با خواهرم
تعقل و تفکر
منطقه 727
حزب الله می رزمد ؛ فرهنگی - مذهبی
*... بگو به آن که ، دل از بار غم گران دارد ...*
طعم شیرین دو دقیقه
نقد مَلَس
« یا مهدی ادرکنی »
مائدة من السماء
تا.....شقایق
عشق یعنی انتظار منتظر
انتظار سبز
تارنگاشت های یک زن
معبر
کوثر
کلبه احزان
وبلاگ گروهی 24 تیر
کوچولوهای جنگ
چشم دل
وبلاگ گروهی مطلع الفجر

لوگوی دوستان










اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   عارفه و عرفان  

عنوان متن عید سعید غدیر خم مبارک باد جمعه 86 دی 7  ساعت 7:30 عصر

 

خوشحال می شویم اگه نظرتون را درباره این دو بیتی بنویسید.

رومی نشد از سرّ علی کس آگاه

                              زیرا که نشد کس آگه از سر اله

یک ممکن و این همه صفات واجب

                                        لا حول ولا قوّة الّا باللّه 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   عارفه و عرفان  

عنوان متن ضیافت سه شنبه 86 شهریور 20  ساعت 2:21 عصر

ضیافت

رفقا،دعوتنامه ای ازطرف یه کریمی براهمه آدمهااومده،حتمابه دست شما هم رسیده،حتماشماهم به یه مهمونی بزرگ دعوت شدید.آره،دوستان ضیافه الله درپیش است،همه دارندبرارفتن به مهمونی آماده می شند.

اماهمانطورکه هرچیزی یه آدابی داره مهمونی رفتن هم آداب خاص خودش روداره.وقتی می خوایم به یه مهمونی بریم هرچی میزبان ازنظرشخصیتی بزرگترباشه بیشتر وقت می ذاریم وخودمون روبه بهترین وجه برارفتن به اون مهمونی آماده ه می کنیم.بهترین لباسامون روبرااون مهمونی می پوشیم ،ظاهرمون رومرتب می کنیم،چندبارتوآینه خودمون روچک می کنیم.حالاتصورکنیدبالاترین وبهترین شخصیت عالم ماهاروبه مهمونی دعوت کرده،چطورمی خوایم تواین مهمونی شرکت کنیم؟ازهمین الان که البته یه قدری هم دیره،بایدخودمون روآماده کنیم.تواین مهمونی بایدظاهروباطنمون روتمیزکنیم،بایدهمه آلودگیهای درونی وبیرونیمون روازخودمون دورکنیم،وقتی غسل شب اول ماه رمضون رومی کنیم،همراه باشستشوی بدن،روحمون روهم شستشوبدیم.آخه میزبانمون خودش زیباست وزیبایی روهم دوست داره.

همونطورکه تویه مهمونی بعضی مهموناپیش میزبان مقرب ترندومیزبان سعی می کنه توجه بیشتری به اونابکنه،این مهمونی هم یه سری مهمونای عام داره،یه سری مهمونای خاص.همه مون سرسفره عام می شینیم وازبرکات این سفره استفاده می کنیم ،اماچقدرخوب می شه که ازهمین الان هم خودمون روآماده کنیم وهم ازخودش بخوایم که ماروهم جزومهمونای خاص این ماه قراربده.به چه صفایی داره که آدم تصورکنه سرسفره ای افطار می کنه که امام زمونش هم سراون سفره افطارمی کنه.اون وقت صاحبخونه یه نظرخاصی هم بکنه ودل همه مونوببره.

پس بیایدازخودش بخوایم.چراکه:

تانگریدطفل کی نوشدلبن         تانخنددابرکی رویدچمن

تاننالدطفلک حلوافروش          بحربخشایش نمی آیدبه جوش

بیاییدتصمیم بگیریم این ماه رمضونمون باماه رمضونای سالهای قبل متفاوت باشه،بیاییدازاین فرصت براتقویت اراده مون استفاده بکنیم،همونطورکه اراده می کنیم ده ،دوازده ساعت لب به آب ونان نزنیم،گناهانی مثل غیبت وتهمت ودروغ و...که ترکش هم آسونترازچیزی نخوردنه،روکناربذاریم.

بیایید یه کمی توفضای ملکوتی موقع افطار،همون لحظه ای که ربنامی خونه وآدم یه نشاط درونی خاصی داره چیزهای بزرگ روهم ازخداطلب کنیم،خودخداروازخودش بخوایم.

بیاییدباافتتاح وابوحمزه ودعای سحر انس بیشتری بگیریم وشبی یه جمله ازاین دعاهای قشنگ روهم که شده باتوجه به معنیش زمزمه کنیم.

بیاییدفرصتی براخودمون تواین ماه اختصاص بدیم،آخه اونقدرمشغول بیرونیم که ازدرونمون غافل شدیم.وقتی نگاه می کنیم امام راحلمون بااون همه مشغله وحتی تواوج جنگ توماه رمضون ملاقاتاشون روقطع می کردندوبیشتربه خودشون توجه داشتند،پس ماهاچراغافل باشیم؟

هیچکی ازفرداش خبرنداره،شایداین آخرین مهلتییه که خدانصیبمون کرده.کاش بشه چنان استفاده کنیم که بعداحسرتشونخوریم.

خدایا،سفره مهمونیتا پهن کردی امامن به خاطرظاهروباطن آلودم روی نشستن سرسفره ای که زیباترین دوستات نشستندروندارم.خدایابه هموناقسم با نظررحمتت  قلبموازاین هرجایی بودن نجات بده ومنولایق این مهمونی کن.آمین


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   عارفه و عرفان  

عنوان متن راه اینجاست دوشنبه 86 شهریور 12  ساعت 8:30 صبح

راه اینجاست

دوستان همانطورکه قبلاقول داده بودیم قرار شد یه جمع بندی از بحثمون داشته باشیم که چه کنیم به آقا نزدیکتر بشیم؟

از نظرات همه شما دوستان مخصوصا مدیر وبلاگ سرای اندیشه خیلی تشکر می کنیم که با نظرات زیباتون ما رو راهنمایی کردید. همونطور که ایشون هم اشاره کرده بودند، اولین قدم ما باید تو طریق شناخت و معرفت نسبت به امام زمونمون باشه .بایداینقدر این شناختمون جامع باشه که این سیل شبهات ( که این روزها هم خیلی زیاد شده) نتونه تو وجودمون رخنه کنه بلکه بایددیگران رو هم از این شبهات نجات بدیم.بهترین راه کسب معرفت وشناخت هم مطالعه کتابهای مفید تو این زمینه هست.

امادوستان آیاشناخت به تنهایی کفایت می کنه؟

قبل از بعثت پیامبر مسیحیها و یهودیها از طریق کتاباشون خبر داشتند که رسولی در راهه و اطلاعات دقیقی هم داشتند و تو کتاباشون به پیروی از این رسول امر شده بودند،اما وقتی پیامبر اومد و گفت: " قولوالااله الاالله تفلحوا" تکذیبش کردند و ایمان نیاوردند.آیا اونها شناخت نداشتند؟ مسلمه که داشتند،آره دوستان معرفت به تنهایی به دردشون نخوردبلکه درکنارش تزکیه وتهذیب هم لازم بود.

پس قدم دوم ما خودسازی و تهذیبه.تا دیرنشده قدری به خودمون بیایم. تاجوانیم بهترمی تونیم با زشتیهای درونمون مبارزه کنیم.سعی کنیم دلبستگیمون رو به دنیا کم کنیم. پرستو باشیم که بتونیم بپریم نه اینکه تو زمین ریشه بدوونیم که نتونیم دل بکنیم.

همه دشمنای اهل بیت درطول تاریخ با اینکه بعضیهاشون ازجهت معرفتی خیلی بالا بودند اما حسابشون رو با دنیایکسره نکرده بودند و تو دو راهیهای  انتخاب امام و دنیاشون به دنیاشون چسبیده بودند و خسر الدنیا و الآخره شدند.

آره رفقا باید رو خودمون کار کنیم. باید مصلح بشیم تا بتونیم با مصلح کل همراه بشیم.

اگه کسی هدیه ای به شما داد بیشتر از اون یا همون اندازه رو به اون بر گردونید.حالا امام زمان که مفسر واقعی قرآنند و از طرفی هم کریمند چطور جواب هدیه هامون رو می دهند.

رفقا، تو این دنیا همه دنبال دلبری می گردند که دلشون رو ببره ،اینکه هر روز سراغ یه چیز می رند،نشون می ده که دلشون هنوز اونی که دنبالشند رو پیدا نکرده همه چیزهایی هم که تو دنیا برامون یه جورایی جذابیت دارند در کنارشون نواقص زیادی دارند.اونی که نسبت به یه علم عالمه، نسبت به هزاران علم دیگه جاهله ،اونی که تو یه مساله قدرت داره تو هزاران امر دیگه ناتوانه .خوش به حال اونهایی که دلبرشون اونیه که نماینده و ولی خدای قادر و عالم مطلقه.اون عالمی که نسبت به هیچ چیز جاهل نیست و اون قادری که همه چیز تسلیمشه.

نزدیک شدن به چنین کسی چقدر لذت داره و چقدرآدم با داشتن چنین کسی می تونه به خودش بباله. کاش ما هم تا مهلتمون تو این دنیا تموم نشده یه قدمی برداریم و به خیل عاشقاش بپیوندیم،چرا که شاید فردا دیر باشه.

البته هرکوششی ازطرف ما،یه کششی هم ازاون طرف می خواد و این کشش رو تو دعاهامون باید از خودشون بخوایم.

گرچه ازجانب معشوق نباشدکششی           

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   عارفه و عرفان  

عنوان متن آشنایی غریب سه شنبه 86 شهریور 6  ساعت 12:4 عصر

ما غایب و او منتظرآمدن ماست

ایام نیمه شعبانه و تولد امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است.این ایام خجسته را به همه شما دوستان عزیز تبریک میگیم.

اماواقعیت اینه که فقط تو این ایامه که تازه خیلی ها متوجه می شوند یه آقایی هم دارند و فقط با یه سری کارهای صوری خودشون رو سرگرم می کنند و بعد که تموم شد روز از نو و روزی ازنو.

راستی هیچ وقت نشستیم درمورد امام زمونمون که نشناختنش مرگ آدمو مرگ جاهلی می کنه عمیق فکرکنیم؟

هیچ وقت به این فراز جامعه کبیره فکر کردیم که :بیمنه رزق الوری (صدقه سرامام زمان همه روزی می خورند.)

کاش مثل خیلی های دیگه فقط به خوندن الفاظ عربی به عنوان ادعیه اکتفا نکنیم.کاش می شد موقع خوندن اگه اون معانی عمیق دعا رو نمی فهمیم حداقل به ترجمه لفظی اون یه توجهی می کردیم.

بیمنه رزق الوری:

اگه یه نفر یکی از بزرگان مملکتی رو برای صرف ناهار دعوت کنه و او هم اجابت کنه ، هرچند ممکنه مهمون غذای زیادی هم نیازنداشته باشه،اما صاحبخونه به خاطر اون سفره مفصلی رو تدارک می بینه خیلیها رو هم به بهونه اون شخصیت سر سفره دعوت می کنه هرچی مهمونی بزرگتر باشه و مهمونا زیادتر باشند حتی کاسب های سر محل هم به نوایی می رسند و...

حال اگه مهونا غافل باشند که اونها به خاطر اون شخصیت دعوت شدند و به او توجهی نکنند و فقط مشغول خوردن غذا باشند و یا حتی مهمون اصلی رو نبینند وبه او پشت کنند و پس ازخوردن غذا بدون توجه به او خونه روترک کنند،حالا اگه شاهد همچین منظره ای باشیم توی دلمون به اون افراد غافل چطور نگاه می کنیم؟ آیا نسبت به اونها نفرت پیدا نمی کنیم ؟

نظام افرینش هم یه مهمون عزیزی داره و به خاطر اون خیلی ها به نوایی می  رسند،اما خیلیهامون مثل همون مهمونای غافل سر سفره می نشینیم و می خوریم و حتی کوچکترین توجهی به مهمون اصلی نداریم .حالا ملائکه به  ما انسانهای غافل به چشم نفرت نگاه نمی کنند؟! حالا حساب اونها که امام زمونشون را انکار می کنند یا یه ایشون سب و ناسزا می گویند که جداست .

راستی این مهمون عزیز خلقت  و این ولی نعمتمون چقدر غریبه .نه فقط بین دشمناش حتی بین دوستاش حتی بین اونهایی که برای ولادتش جشن می گیرند .

آیت الله مظاهری می گفتند:سال قبل بعد از جشن های نیمه شعبان امام زمان به یه اهل دلی گفته بودند؛ رفتم توی جشن فلان شهر (اسم اون شهر رو هم گفتند) اما چند تا کشیده به صورتم زده شد.

آیا این سیلی ها چیزی جز اختلاط محرم و نامحرم و مراسم رقص و پایکوی  به بهونه نیمه شعبان هست؟ آیا این کشیده ها چیزی جز پخش موسیقی های تند و مبتذل هست ؟ آیا این کشیده ها مال اونهایی نیست که می خواند خودشون رو مطرح کنند،نه مهمونشون را؟راه دوری نریم در طول عمرمون چندتا از این کشیده ها تو صورت آقا زدیم؟البته این حرفها بیشتر برا تنبه خودمونه .

رفقا ،خبر آمد خبری درراه است می گویند ظهور نزدیکه .

آیت الله ناصری می گفتند:خیلی ازنشانه های ظهور ظاهر شده حتی ایشون به نقل از آیت الله بهجت می گفتند:اونقدر نشونه های ظهور نزدیک شده که ما پیرمردها هم طمع کردیم زنده بمونیم و حکومت آقا رو درک کنیم.

 

راستی چطور می شه  حق آقا را ادا کرد؟ چطور می شه غربت آقا رو کم کرد؟ چطور می شه آماده حاضر شدن تو خیمه آقا که ظهورشون نزدیکه شد؟ نظرشماچیه؟ منتظر نظراتتون هستیم و همه نظرات رو تو پست بعدیمون میاریم.


 

ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر

نغمه تو از همه پرشورتر

کاش که همسایه ما می شدی

مایه آسایش ما می شدی

هر که به دیدار تو نائل شود

یک شبه حلّال مسائل شود

کاش که این فاصله را کم کنی

محنت این قافله راکم کنی

 

عیدتون مبارک


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   عارفه و عرفان  

عنوان متن هدیه ای تقدیم به خواهرم پنج شنبه 86 شهریور 1  ساعت 10:9 عصر

بسم الله الرحمن الر حیم

 

                                                    باران رحمت الهی می بارد

                                                  خدا به فرشتگان نظر می کند

                                                           به آنان می گوید:

                                                            زمینیان را بنگرید

                                                   قلب عشّاق ولایت را بنگرید

                                      از ما به آنان پیغام برید که جنة العُلا اینجاست

خداوندا تو را سپاس

تو را سپاس

تو را سپاس

این وبلاگ را به بهترین دوستم و خواهر عزیزم عارفه و همسر مهربانش آقا عرفان تقدیم می کنم، تا یک زوج عرفانی به جمع پارسی بلاگی ها اضافه شوند و این کلبه را تبدیل به محفلی عرفانی کنند.

التماس دعا

فاطمه


  نظرات شما  ( )

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ما چرا نو نشویم؟
محرم و حسینیه دل
تسلیت
جوان و آرامش
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ